Skip to content
خانه
درباره
کتابها
خانه
درباره
کتابها
غزلیات
یادی کنم از شاعران از ابتدا تا انتها تصویر هر یک را نما با رودکی از ابتدا از رودکی رودک دلا گویم برایت پندها با چنگ گویم این سخن چنگی بزن افکار را از شاعری حرفی میان روشن ضمیری بود آن چون بلبلی در بوستان بودش میان گل در نوا یادی کنم از بلخیان از بوشکوری یاد ها تعلیم شعرش پُر گُهر چون سنگ الوان پُر بها یادی ز فردوسی کنم از رستمی اسفندیار یادی ز سیمرغی کنم اندیشمندی بین ما از خسروی ناصر کنم یادی که تعلیمات او تعلیم او با حکمتی هر جا زبانزد برملا یادی ز سعدی می کنم شیرین سخن شیرین بیان یادی کنم از بوستان هر باب حکمت را نما از ساغری یادی کنم خیام را یاد آوری با جرعه می ، گردی فنا با جرعه ای دیگر بقا گویم برایت از لسان غیبی غریبی علم ها یادی ز شیرازی کنم یادی ز حافظ ای رها از شاعری گویم سخن هزّال بودش شوخ طبع بس بذله گویی نکته دان از ماست مویی را جدا یادی ز لیلایی کنم یادی ز شیرین جان من یادی ز فرهادی کنم یادی ز تیشه ماجرا با قال و حالی روبرو حسّی درون را بازگو از شمس و مولانا برایت حرف ها دارم بیا از اهل جامی یاد شد جامی کنم یاد آوری با سبعه ای اورنگ او هر شاعری گشت آشنا عطار را یاد آوری با بیشه عرفانی نما وادی به وادی راه طی آن جا که هُدهُد رهنما از سعد سلمان یاد شد حبسیه هایش خواندنی حبسیه اش چون مرهمی مجروح را باشد دوا یادی ز شروان می کنم یادی ز خاقانی دلا دارد قصاید بی نظیری با فصاحت بس رسا یادی ز عرفانی کنم یاد از سنایی می کنم با نظم عرفانی نما ما بین شاعر با حیا مضمون صائب را نگر نازک خیالیهای او پُر نکته چون ضرب المثل در حُکم سبکی بس علا از محتشم یادی کنم با هاتفی شیرین سخن شوری به پا هر یک دلا یادی شود از نینوا از شهریاری یاد کن یادی ز بابا حیدری ما بین هر یک شاعری یادی کنی از والیا ولی اله بایبوردی
تعداد بازدید:
مجموع کتاب شامل: ۴۲۶ صفحه۱۴۸۶ قطعه۱۱۶۶۸ بیتعنوان اصلی اشعار این کتاب؛ در زمینه غنایی، عاشقانه، عارفانه و ... میباشد.
یادی کنم از شاعران از ابتدا تا انتها تصویر هر یک را نما با رودکی از ابتدا از رودکی رودک دلا گویم برایت پندها با چنگ گویم این سخن چنگی بزن افکار را از شاعری حرفی میان روشن ضمیری بود آن چون بلبلی در بوستان بودش میان گل در نوا یادی کنم از بلخیان از بوشکوری یاد ها تعلیم شعرش پُر گُهر چون سنگ الوان پُر بها یادی ز فردوسی کنم از رستمی اسفندیار یادی ز سیمرغی کنم اندیشمندی بین ما از خسروی ناصر کنم یادی که تعلیمات او تعلیم او با حکمتی هر جا زبانزد برملا یادی ز سعدی می کنم شیرین سخن شیرین بیان یادی کنم از بوستان هر باب حکمت را نما از ساغری یادی کنم خیام را یاد آوری با جرعه می ، گردی فنا با جرعه ای دیگر بقا گویم برایت از لسان غیبی غریبی علم ها یادی ز شیرازی کنم یادی ز حافظ ای رها از شاعری گویم سخن هزّال بودش شوخ طبع بس بذله گویی نکته دان از ماست مویی را جدا یادی ز لیلایی کنم یادی ز شیرین جان من یادی ز فرهادی کنم یادی ز تیشه ماجرا با قال و حالی روبرو حسّی درون را بازگو از شمس و مولانا برایت حرف ها دارم بیا از اهل جامی یاد شد جامی کنم یاد آوری با سبعه ای اورنگ او هر شاعری گشت آشنا عطار را یاد آوری با بیشه عرفانی نما وادی به وادی راه طی آن جا که هُدهُد رهنما از سعد سلمان یاد شد حبسیه هایش خواندنی حبسیه اش چون مرهمی مجروح را باشد دوا یادی ز شروان می کنم یادی ز خاقانی دلا دارد قصاید بی نظیری با فصاحت بس رسا یادی ز عرفانی کنم یاد از سنایی می کنم با نظم عرفانی نما ما بین شاعر با حیا مضمون صائب را نگر نازک خیالیهای او پُر نکته چون ضرب المثل در حُکم سبکی بس علا از محتشم یادی کنم با هاتفی شیرین سخن شوری به پا هر یک دلا یادی شود از نینوا از شهریاری یاد کن یادی ز بابا حیدری ما بین هر یک شاعری یادی کنی از والیا ولی اله بایبوردی