Skip to content
خانه
درباره
کتابها
خانه
درباره
کتابها
مثنوی تثبیت عشق
الهی قدرتی دادی لسانم به شیوایی قلم را تا نگارم زبانم گشته ¬ای حق آشکارا تو دادی حال گویا قال¬ها را نویسم بر محبان اهل بیتی عزاداران مولانا حسینی صراطی داده¬ ای کوتاه راهی حقایق روشنی حجت کماهی زیارت نامه عاشورا بخوانی تو را راهی هدایت خود در آنی خوشا مومن که ایمانت به تقوا شبان روزی حضورت هان به نجوا به ژرف اندیشه مطلب گفت والی به خواندن راه گیری در چه حالی مقاماتی بگیری راه تقوا چو فرصت لحظه ¬ای با او به نجوا به ذکری خوان خدایت را ولی جان تو را جایی برد سر سبز خندان به جایی می¬ روی سر سبز و خرم کنارت اولیایی چشمه زمزم ز یک سو کوثری سویی دگر هان همانا سلسبیلی چشمه جوشان حسین بن علی شافی محبان تو را هم ای نگارشگر نگهبان ولی را داده¬ ای عزت خداوند نویسد نامه ¬ای ایمان شود پند کتاب الله و عترت کن شفاعت محبانت به خواندن حس آیت دگر باری کنم ذکری خداوند ولی را داده¬ ای نعمت دلا پند که گویم حمد رحمان ذکر یاهو قلم کاغذ نگارد فکر نیکو بخواندن هر کسی را می¬ گزیند به آن جایی رود مسند ببیند کراماتی ببیند از محبان ز معصومان عالم پاک دینان عمل تقوا شود نجوای قلبی خدا خشنود گردد روح قبضی به آن فیضی رساند روح را هان زمینی آسمانی را نه پنهان به آن جایی رساند کردگارت زمینی آسمانی خود به حیرت به معنا گنج پیوستی ولی جان نوشتی مثنوی معنای ایمان شهادت نامه ¬ای باشد به الگو حماسی نظم باشد هان چه نیکو حماسی نامه عاشورای مولا که الگو شد حسین آن مرد والا ولی اله بایبوردی
تعداد بازدید:
مجموع کتاب شامل: ۵۵۶ صفحه۷۳۶ قطعه۱۱۹۷۸ بیتعنوان اصلی اشعار این کتاب؛ در زمینه حماسه نینوای حسین (علیهالسلام) میباشد.
الهی قدرتی دادی لسانم به شیوایی قلم را تا نگارم زبانم گشته ای حق آشکارا تو دادی حال گویا قال ها را نویسم بر محبان اهل بیتی عزاداران مولانا حسینی صراطی داده ای کوتاه راهی حقایق روشنی حجت کماهی زیارت نامه عاشورا بخوانی تو را راهی هدایت خود در آنی خوشا مومن که ایمانت به تقوا شبان روزی حضورت هان به نجوا به ژرف اندیشه مطلب گفت والی به خواندن راه گیری در چه حالی مقاماتی بگیری راه تقوا چو فرصت لحظه ای با او به نجوا به ذکری خوان خدایت را ولی جان تو را جایی برد سر سبز خندان به جایی می روی سر سبز و خرم کنارت اولیایی چشمه زمزم ز یک سو کوثری سویی دگر هان همانا سلسبیلی چشمه جوشان حسین بن علی شافی محبان تو را هم ای نگارشگر نگهبان ولی را داده ای عزت خداوند نویسد نامه ای ایمان شود پند کتاب الله و عترت کن شفاعت محبانت به خواندن حس آیت دگر باری کنم ذکری خداوند ولی را داده ای نعمت دلا پند که گویم حمد رحمان ذکر یاهو قلم کاغذ نگارد فکر نیکو بخواندن هر کسی را می گزیند به آن جایی رود مسند ببیند کراماتی ببیند از محبان ز معصومان عالم پاک دینان عمل تقوا شود نجوای قلبی خدا خشنود گردد روح قبضی به آن فیضی رساند روح را هان زمینی آسمانی را نه پنهان به آن جایی رساند کردگارت زمینی آسمانی خود به حیرت به معنا گنج پیوستی ولی جان نوشتی مثنوی معنای ایمان شهادت نامه ای باشد به الگو حماسی نظم باشد هان چه نیکو حماسی نامه عاشورای مولا که الگو شد حسین آن مرد والا ولی اله بایبوردی